کارشناس هوش مصنوعی:
هوش مصنوعی نیازمند قانون گذاری جامع و سرمایه گذاری پایدار
کارشناس هوش مصنوعی گفت: هوش مصنوعی قرار نیست جایی متوقف شود و اگر سرمایهگذاری ما پایدار نباشد و با سیاست انجام نشود، در آینده بهصورت سینوسی دچار افتوخیز در این عرصه شویم.
محمود لیایی در مصاحبه با خبرنگار
خبرگزاری صداوسیما از مهمترین راهکارها و ملزومات توسعه هوش مصنوعی در کشور گفت.
وی، مهمترین زمینه لازم برای توسعه هوش مصنوعی را «حاکمیت داده» عنوان کرد و گفت: قوانین خوبی الان در مجلس تصویب شده و قانونی به نام قانون «دوام» وجود دارد که اگر بتوانیم همان قانون را خوب اجرا کنیم، شاید از لحاظ قانونی با کمبود مواجه نباشیم.
لیایی درباره اهمیت امنیت دادههای ملی گفت: باید به سمت این برویم که زیرساخت نگهداری داده را خودمان داشته باشیم. الان سرویسهای ابری خوبی در دنیا وجود دارد، اما از لحاظ امنیت ملی به هیچ عنوان نمیشود اطمینان کرد که دادههای کشور خودمان را بتوانیم روی ابر خارج از کشور، نگهداری کنیم. اگر هم ابرهای داخل کشور داریم، حتماً باید بتوانیم امنیت آنها را تأمین کنیم.
این کارشناس هوش مصنوعی درباره نیاز کشور برای توسعه توان محاسباتی پیشرفته گفت: معاونت علمی ریاست جمهوری و دستگاههای دیگری در این حوزه حرکتهای بسیار خوبی را شروع کردهاند تا این زیرساختها را ایجاد کنند. اگر این زیرساختها نباشد، ما باید برویم سراغ ساختههای خارج از کشور که باز هم از لحاظ امنیت ملی برای ما تبعات امنیتی دارد و حتماً باید حاکمیت به فکر این باشد که زیرساختهای داخلی را خودش تأمین و ایجاد کند.
او درباره نقطه قوت کشور در زمینه وجود نیروی انسانی مورد نیاز گفت: نیروی انسانی متخصص یکی از پایههای بحث توسعه هوش مصنوعی محسوب میشود. ما کمبود نیروی انسانی در کشورمان نداریم، اما نیاز به تربیت، آموزش و توزیع مناسب و سیاستگذاری خوب داریم؛ بهگونهای که در یک بخش انبوه متخصص نداشته باشیم و در بخشی دیگر با کمبود متخصص مواجه نباشیم.
لیایی درباره نیاز به وجود چارچوب حقوقی و اخلاقی در زمینه هوش مصنوعی گفت: با توجه به اینکه ما در ابتدای بحث هوش مصنوعی هستیم، دستگاه قانونگذار باید به فکر این باشد که اگر در آینده قرار باشد هوش مصنوعی به تمامی ابعاد زندگی بشری نفوذ کند، چارچوب حقوقی و اخلاقی آن از الان تدوین شود تا در آینده با انبوه پروندههای اخلاقی یا حقوقی در حوزه هوش مصنوعی مواجه نباشیم.
او درباره تامین سرمایهگذاری پایدار و هوشمند در مسیر توسعه هوش مصنوعی توضیح داد: بحث هوش مصنوعی قرار نیست جایی متوقف شود و اگر سرمایهگذاری ما پایدار نباشد و با سیاست انجام نشود و در همه ابعاد هوش مصنوعی سرمایهگذاری نکنیم، شاید در آینده بهصورت سینوسی دچار افتوخیز در این عرصه شویم. حتماً باید این سرمایهگذاری بهصورت پایدار باشد تا توقفی در آن صورت نگیرد.
لیایی درباره کاربردهای هوش مصنوعی گفت: هوش مصنوعی کاربردهای فراوانی در دنیا دارد و طبیعتاً در داخل کشور هم با این تنوع مواجه هستیم؛ در مباحث کشاورزی، انرژی، جمعیتی، آموزشی، دانشگاهی و اداری. مسئله این است که از نظر سیاست، ماجرا چگونه پیش برود که سینوسی نباشد و پایداری داشته باشد.
این کارشناس هوش مصنوعی درباره اهمیت ورود بخش خصوصی در زمینه توسعه هوش مصنوعی گفت: هدف اصلی حاکمیت این است که در همه عرصهها سرمایهگذاری داشته باشد، اما آن قوه عاقله یا آن نهاد حاکمیتی که بتواند بخش خصوصی را هدایت کند که در کدام بخش سرمایهگذاری کند، هنوز متأسفانه وجود ندارد. در حالی که تقریباً همه دنیا، بهجز معدود کشورها، به استفاده از توان بخش خصوصی روی آوردهاند.
لیایی اضافه کرد: حاکمیت شاید مجاز نباشد، غیر از مباحث زیرساختی حاکمیتی، خودش وارد سرمایهگذاری شود. ضمن اینکه منابع محدودی هم دارد، بنابراین باید حتماً به سراغ بخش خصوصی برود. اما بخش خصوصی را چه کسی باید هدایت کند؟ حاکمیت باید هدایت کند که سرمایهگذاری به کدام سمتها برود. مدیریت و تنظیمگری باید توسط حاکمیت انجام شود تا این پیام داده شود که سرمایهگذاری بازگشتپذیر است و بخش خصوصی انگیزه داشته باشد. اگر بازگشتپذیر نباشد، سرمایهگذاری تشویق نمیشود و سرمایهگذاری پایدار مورد انتظار حاکمیت محقق نخواهد شد.
وی گفت: در مورد نوع این تنظیمگری، هنوز با محدودیتها و خلأهای قانونی مواجه هستیم. در حال حاضر، نهادهای تنظیمگر خلأ وجودی دارند؛ یعنی ما الان در حوزه هوش مصنوعی، برخلاف حوزه ارتباطات که سازمان تنظیم مقررات رادیویی را داریم، تنظیمگر حاکمیتی مشخصی نداریم. اول باید این تنظیمگر مشخص شود که قرار است مقررات را پیگیری و تنظیمگری کند. در حوزه فضای مجازی، سازمان ملی فضای مجازی و در حوزه تنظیم مقررات، سازمان تنظیم مقررات رادیویی را داریم، اما در حوزه هوش مصنوعی هنوز این اتفاق نیفتاده است که نهادی بتواند حاکمیت خود را بر بخش خصوصی و بخش دولتی اعمال کند؛ بنابراین باید به سمت ایجاد این نهاد تنظیمگر برویم تا بتواند هم بخش خصوصی و هم بخش دولتی را هدایت کند تا سرمایهگذاری در جای درست انجام شود.
یکی از وظایف سازمان ملی هوش مصنوعی قاعدتاً تنظیمگری است؛ هرچند همه کار آن تنظیمگری نیست. طبق آنچه میدانم، در قانونی که در مجلس تصویب شده، به این موضوع اشاره شده که این نهاد باید متولی و عهدهدار تنظیمگری باشد.
این کارشناس هوش مصنوعی در مورد سرعت رشد هوش مصنوعی در جهان گفت: با توجه به اینکه سرعت رشد هوش مصنوعی ـ همانطور که رهبر معظم فرمودند ـ حیرتانگیز، نمایی و بهشدت تصاعدی است، اگر بخواهیم از این قافله عقب نمانیم، باید خودمان را با این سرعت تطبیق دهیم.
لیایی در مورد نقاط قوت کشور در توسعه هوش مصنوعی گفت: مهمترین مزیت ما داشتن استعدادها و نخبگان زیاد است. از نظر نیروی انسانی در این عرصه، همانطور که گفتم، چه در دانشگاهها و چه در حوزههای متعدد پژوهشگاهی، کمبود نداریم؛ اما این منابع انسانی باید پرورش داده شوند و به سمت موقعیتهای مختلف هوش مصنوعی سوق پیدا کنند که این نیازمند هدایت دستگاهها به سمت بخشهایی است که خلأ وجود دارد.
نقطه قوت بعدی، وجود مراکز آموزش عالی بسیار زیاد است. دانشگاههای متعددی داریم، شاید حتی بیش از حد نیاز، که میتواند یک مزیت باشد؛ اما سوق دادن این ظرفیتها به سمت آموزش و پژوهش در حوزه هوش مصنوعی نیازمند تدابیر ویژه است تا از این نقاط قوت به نحو احسن استفاده شود.
نقطه قوت مهم دیگر، پتانسیل بالای دادههای پایه است. در این عرصه داده و دیتا کم نداریم، اما مسئله این است که چگونه از این دادهها بهدرستی استفاده کنیم و خوراک لازم را برای مدلهای بنیادی تأمین کنیم تا انشاءالله در آینده نزدیک خودمان تولیدکننده این مدلهای بنیادی باشیم. این دادهها میتوانند یکی از مزیتهای اصلی کشور ما در بحث هوش مصنوعی باشند.
وی اضافه کرد: از نظر کمیت داده، کمبود نداریم، اما اینکه این دادهها «دادههای کثیف» باشند یا دادههای قابل استناد، هنوز راه زیادی در پیش داریم تا آنها را به دادههای صحیح و قابل استناد تبدیل کنیم. انبوه داده حتی میتواند به یک معضل تبدیل شود، چون مبنای تصمیمگیری و تصمیمسازی قرار میگیرد؛ بنابراین پالایش دادهها یکی از نکات مهمی است که در ابتدای بحث هوش مصنوعی باید به آن پرداخته شود تا نهایتاً دادههای تمیز و قابل استناد در اختیار سیستمهای هوش مصنوعی قرار گیرد. از جمله نقاط ضعفی که ما در بحث هوش مصنوعی با آن مواجه هستیم، بحث پراکندگی دادهها و دشواری دستیابی به دادههاست. متأسفانه فرهنگی که در کشور حاکم است، دادهها را در اختیار قرار نمیدهند تا سامانههای هوش مصنوعی بتوانند بر اساس آن دادهها الگوریتمهای خودشان را پیادهسازی کنند. هر کسی دادهها را متعلق به خودش میداند، بهجای اینکه حاکمیت را صاحب این دادهها بدانند؛ بنابراین هم پراکندگی دادهها یکی از نقاط ضعف ماست و هم نحوه استفاده از آنها.
از دیگر نقاط قوت، جایگاه ایران در ریاضیات و علوم پایه است که در برنامههای ملی تحول نیز جزو نقاط قوت محسوب میشود. ما در ریاضیات و علوم پایه حرفهای زیادی برای گفتن در عرصههای جهانی داریم و، چون مبنای هوش مصنوعی همین ریاضیات و علوم پایه است، این موضوع یکی از نقاط قوت اصلی ماست که باید از آن استفاده کنیم.
این کارشناس هوش مصنوعی درباره لزوم وجود برنامههای تحولی در این حوزه گفت: ما در برنامه هفتم توسعه، اهمیت خاصی برای بحث تحول دیجیتال در دستگاههای اجرایی قائل شدیم و این میتواند پایهگذار مسیری باشد که به سمت هوش مصنوعی برویم، با استفاده از تدابیری که در بحث تحول دیجیتال در برنامه هفتم اندیشیده شده است.
تا پایان سال اول برنامه هفتم قرار بود که برنامههای دستگاههای اجرایی مدون و تصویب شده باشد و هر دستگاه اجرایی سند تحول دیجیتال خودش را تهیه کرده باشد و مبتنی بر آن، بحث تحول دیجیتال را آغاز کند. گزارشهای دولت در مجلس شورای اسلامی، گزارش سال اول اجرای برنامه، شاید اعداد و ارقام خیلی خوبی نبود؛ در این بحث تحولی ضعفهایی دیدیم. انشاءالله بتوانیم در سالهای آینده این خلأ و کمبودی که در سال اول برنامه وجود داشته را جبران کنیم و مسیری را که برای دستیابی به تحول دیجیتال برنامهریزی شده، سریعتر طی کنیم.
لیایی تاکید کرد: هوش مصنوعی باید در بستر تحول دیجیتال نقش خودش را ایفا کند. اگر تحول دیجیتال درست و مبتنی بر سندی که هر دستگاه دارد تدوین نشود، قاعدتاً مسیری که هوش مصنوعی طی میکند، مسیر مناسبی نخواهد بود. قطعاً باید این ریلگذاری تحول دیجیتال درست انجام بگیرد تا هوش مصنوعی بتواند در این ریلگذاری مسیر درستی پیدا کند.
او درباره جلوگیری از عقب ماندگی در سخت افزارهای هوش مصنوعی گفت: کمبود سختافزارهای محاسباتی پیشرفته هم یکی دیگر از نقاط ضعف ماست که تحریمها اثرات بسیار زیادی در آن داشته است. هرچند بسیاری از کشورهای دیگر دنیا هم با این معضل روبهرو هستند، با توجه به اینکه تولیدکننده اصلی مراکز محاسباتی پیشرفته یا GPUها کشور آمریکا است و متناسب با سیاستهای خودش این سختافزارها و زیرساختها را در اختیار دیگر کشورها قرار میدهد. خب شاید در رأس این تحریمها کشور ایران قرار داشته باشد و دچار مشکل باشد، ولی این موضوع راهحل دارد و انشاءالله بتوانیم با استفاده از این راهحلها، این عقبماندگی را هم با استفاده از توان داخلی و هم با استفاده از روشهایی برای دور زدن تحریمها جبران کنیم.
یکی نقاط ضعف ما، مهاجرت نیروهای نخبه و متخصص به خارج از کشور است. بحث هوش مصنوعی یک بحث جهانی است و مختص کشور ما نیست. کشورهای همسایه و کشورهای پیشرفته، چون این حجم از استعداد را در داخل خودشان ندارند، به سمت جذب نخبگان دیگر کشورها میروند. با توجه به اینکه ما در این عرصه نخبگان زیادی داریم، این موضوع باعث ایجاد جذابیتهایی برای آنها و در نهایت مهاجرت نخبگان از ایران میشود. ممکن است در آینده نزدیک با خلأ نیروی متخصص مواجه شویم.
بحث بعدی، فاصله افتادن بین صنعت، دانشگاه و حاکمیت در عرصه هوش مصنوعی است. هرچقدر بتوانیم این فاصله را کمتر کنیم و ارتباط بین این سه حوزه را تقویت کنیم، امکان همکاری مؤثرتر در این عرصه فراهم میشود.
لیایی از دو نقطه ضعف در کشور گفت: یکی ابهامات حقوقی و اخلاقی و دیگری تأخیر در تدوین نقشه راه ملی. هرچه زودتر باید این ابهامات برطرف شود. ما هنوز سند مدون و مشخصی نداریم که بتوانیم به استناد آن، مسیر حرکت در عرصه هوش مصنوعی را برنامهریزی کنیم. شاید این اسناد جامعیت کافی نداشته باشند و حتی برخی کشورها هم چنین اسنادی نداشته باشند؛ مثلاً گفته میشود آمریکا هم سند تحول دیجیتال یا هوشمندی به شکل کلاسیک ندارد، اما قاعدتاً یک چارچوب مشخص برای هدایت بخش خصوصی و دولت به سمت اهداف هوش مصنوعی تعیین کردهاند. کشور ما هم یا باید هرچه سریعتر سند ملی را تدوین کند، یا اگر قرار نیست سندی داشته باشد، مسیر و چارچوب روشنی برای بخش خصوصی و بخش حاکمیت مشخص کند.
در شورای عالی انقلاب فرهنگی، هدفگذاریهایی تدوین شده بود، اما اگر بخواهم کلی بگویم، آن اسناد جامعیت لازم را نداشتند؛ اگر داشتند، شاید الان مجلس نیازی به ورود مجدد و تدوین سند جدید احساس نمیکرد. در همان سند شورای عالی انقلاب فرهنگی به سازمان ملی هوش مصنوعی اشاره شده بود و در دولت هم این سازمان ایجاد شد، اما به دلیل خلأهای قانونی و نبود جامعیت لازم، مجلس مجبور شد دوباره به این موضوع ورود کند و بر ضرورت تدوین سند ملی تأکید داشته باشد.
لیایی درباره یکی از مهمترین موضوعات در حوزه حقوقی گفت: مهمترین موضوع حقوقی، مالکیت معنوی و کپیرایت است. در هوش مصنوعی تصمیمسازیهایی بر اساس دادهها انجام میشود که مشخص نیست مسئولیت حقوقی آن بر عهده چه کسی است. دستگاههای حقوقی باید بتوانند پاسخگوی تبعات این تصمیمها باشند. این موضوع نیازمند قوانینی است که هنوز تدوین نشده و دانشگاهها، دستگاههای اجرایی و نهادهای قضایی باید به آن ورود کنند. اگر مبنای تصمیمگیری هوش مصنوعی باشد، تبعات حقوقی آن متوجه چه کسی است؟ هوش مصنوعی که موجودیت حقوقی ندارد.
نمونه این چالشها را در تولید تصاویر و ویدئوهای مبتنی بر هوش مصنوعی میبینیم؛ مشخص نیست مالک این آثار کیست یا اگر مشکلی ایجاد شود، چه کسی باید پاسخگو باشد. در اروپا قوانین سختگیرانهای مثل GDPR وضع شده که حتی خود اروپاییها هم تا حدی از شدت آن ابراز نگرانی کردهاند، چون این قوانین مانعی برای پیشرفت هوش مصنوعی شده است. این مسئله باعث چالش بین اروپا و آمریکا هم شده است.
ما در کشور خودمان قوانین خوبی داریم؛ مثل قانون داده، قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان، اعتبار مالیاتی، آییننامهها و مصوبات حوزه تحول دیجیتال در برنامه هفتم. همچنین قوانین مربوط به واردات تجهیزات پیشرفته که شاید نیاز به اصلاح داشته باشند. اگر این قوانین درست اجرا یا اصلاح شوند، میتوانند کمک بزرگی به رشد صنعت هوش مصنوعی در داخل کشور بکنند.
این کارشناس هوش مصنوعی درباره برداشتن سد مشکلات داخلی در این مسیر گفت: با توجه به اثر تحریمها بر واردات تجهیزات پیشرفته، شاید نیازمند قوانین تسهیلگر برای بخش خصوصی باشیم تا امکان دور زدن تحریمها فراهم شود. بخشی از مشکلات به تحریمهای خارجی و بخش مهمی به قوانین داخلی برمیگردد؛ چیزی که میتوان آن را «تحریم داخلی» نامید. اصلاح این قوانین میتواند موانع را از پیش پای سرمایهگذاران بردارد و زمینه سرمایهگذاری و توسعه بومی را فراهم کند.
بر اساس اصل ۴۴ و سیاستهای کلی نظام، باید تصدیگری دولت کاهش پیدا کند و دولت نقش تسهیلگر داشته باشد. در حوزه هوش مصنوعی هم بهتر است از ابتدا شرایط برای حضور بخش خصوصی فراهم شود و دولت بیشتر به سمت تنظیمگری و سرمایهگذاری در زیرساختهای حاکمیتی و حیاتی برود. این زیرساختها باید در اختیار بخش خصوصی قرار بگیرد. در همه دنیا هم سرمایهگذاری در زیرساختهای حیاتی بر عهده حاکمیت است، هرچند از توان بخش خصوصی هم استفاده میشود.
بحث امنیت دادهها هم بسیار مهم است. حاکمیت باید سرمایهگذاری جدی در این حوزه انجام دهد تا اطمینان خاطر برای بخش خصوصی ایجاد شود که دادههایشان در امنیت کامل نگهداری میشود.
لیایی گفت: در پایان، اگر بخواهم یک اشاره کوتاه به بحث امنیت ملی داشته باشم: جهان در آستانه یک رنسانس جدید است که در آن توان محاسباتی جایگزین منابع طبیعی میشود. در آینده، کشور ثروتمند کشوری است که توان محاسباتی بالاتری داشته باشد. ما کشوری با تمدن کهن هستیم و در آستانه ورود به قرن پانزدهم شمسی قرار داریم. اگر نتوانیم جایگاه تمدنی و زبانی خودمان را حفظ کنیم، دیگران برای ما برنامهریزی خواهند کرد. نظم دیجیتال امروز، بخشی از نظم نوین جهانی است. اگر نتوانیم جایگاه مناسبی برای خودمان در این نظم تعریف کنیم، یا حذف میشویم یا به یک کشور دنبالهرو تبدیل خواهیم شد. ما دو راه بیشتر نداریم: یا با توجه به بیانات مقام معظم رهبری، خودمان برای آیندهمان برنامهریزی کنیم، یا از برنامه دیگران تبعیت کنیم. قطعاً انتخاب هر ایرانی آزاده این است که آینده را خودمان بسازیم؛ همانطور که در بیانیه گام دوم انقلاب هم بر نقش جوانان و مهندسان ایرانی در ساخت آینده کشور تأکید شده است.